shape-5.png

معرفی آزمون سبک‌های تفکر

نظریه سبک‌های تفکر استرانبرگ به نام‌های، نظریة خودمدیریتی روانی استرانبرگ و نظریه خود حکومتی ذهنی استرانبرگ نیز معروف است.

استرنبرگ در دسته‌بندی خود از سبک‌های تفکر استعارة خود حکومتی ذهنی را به کار بسته و در نتیجه اصطلاحات حکومت‌داری را برای توضیح و تبیین مفاهیم موردنظر خود انتخاب کرده است. او با استفاده از استعارة حکومت، نشان داد همان‌طور که در یک جـامعه شیوه‌های متفاوتی از زمامداری وجود دارد، افـراد نیز به روش‌های متفاوتی از توانایی‌های خود استفاده می‌کنند. اندیشة اساسی نظریة او این است که انواع حکومت‌های موجود در جهان صرفاً به‌صورت تصادفی و اتفاقی به وجود نیامده‌اند، بلکه آنها انعکاس‌های بیرونی از آنچه در ذهن افراد روی می‌دهند، هستند. یعنی آنها منعکس‌کنندة روش‌های متفاوتی هستند که افراد با آنها ذهن خود را کنترل و سازماندهی می‌کنند.

 بنابراین، حکومت‌ها، آیینه‌هایی از ذهن افراد هستند. استرنبرگ اصطلاح حکومت را به‌صورت استعاره به کار می‌برد تا نشان دهد که بین سازماندهی فردی و سازماندهی اجتماعی توازنی برقرار است. نظریة استرنبرگ بر این فرض استوار است که افراد مانند شهرها، ایالت‌ها یا کشورها نیاز به اداره و کنترل خودشان دارند. حکومت‌ها نیز ابعاد متفاوتی نظیر کارکرد، شکل، سطوح، دامنه (گستره) و گرایش دارند. بنا بر نظریة خودحکومتی ذهنی، سبک‌های حکومتی جهان انعکاس‌های بیرونی ذهن‌ها هستند؛ بنابراین، به‌منظور درک بهتر سبک‌های تفکر، می‌توان جنبه‌های حکومت را برای فهم آنچه درونی و یا بیرونی است تاحدامکان مورد بررسی قرارداد برای درک نمادین این نظریه باید عرض کنم که، استرنبرگ از 13 سبک تفکر نام می‌برد و آنها را در پنج بعد جای می‌دهد که عبارت‌اند از: کارکردها، شکل‌ها، سطح‌ها، گستره‌ها و گرایش‌ها می‌باشند.

به‌طورکلی الگوی سبک‌های تفکر استرنبرگ شامـل 3 کـارکرد، 4 صـورت یا شکل، 2 سطح، 2 گستره یا محدوده و 2 گرایش است. سه کارکرد مهم حکومت‌داری عبارت‌اند از، قانون گذارانه یا آفریننده، اجرایی یا تحقق‌بخش و قضایی یا ارزشیابانه . چهار شکل حکومت عبارت‌اند از، پادشاهی یا تک سالاری، سلسله‌مراتبی یا پایورسالاری، الیگارشی یا جرگه سالاری و بی‌قانونی یا هرج‌ومرج سالاری . دو سطح حکومت عبارت‌اند از کلی یا فراگیر و محلی یا جزئی . دو گستره عبارت‌اند از درونی یا امور داخلی و بیرونی یا امور خارجی . و دو گرایش عبارت‌اند از محافظه‌کارانه و ترقی‌خواهانه یا آزادمنشانه.

ژانک و پاستی گلیون معتقدند که، این 13 سبک تفکر را می‌توان به 2 نوع سبک تقسیم کرد . اولین نوع سبک‌های تفکر (از قبیل قانونی، کل‌نگر سلسله مراتبی و آزاد اندیش ) مولّد خلاقیت هستند و به پردازش اطلاعات پیچیده نیاز دارند . افرادی که این سبک تفکر را به کار می گیرند متمایل به چالش طلبیدن هنجارها و پذیرش خطر هستند . دومین نوع سبک های تفکر ( از قبیل اجرایی ، جزئی ، تک قطبی و محافظه کارانه ) به پردازش اطلاعات ساده نیاز دارند ، افرادی که این سبک را به کار می گیرند ، متمایل به حفظ هنجارها و اقتدار- محور می باشند . چهار سبک تفکر باقی مانده ( از قبیل آنارشی ، الیگارشی ، درونی و بیرونی ) بسته به سبک تکالیف خاصی می توانند ، در هر یک از دو نوع سبک تفکر پیچیده یا ساده انگارانه قرار گیرند ( شکری و همکاران ، 1385 ).

زانگ و استرنبرگ در 2000 و زانگ و پستیگلیون در 2001 در یک تقسیم‌بندی 13 سبک تفکر را به سه نوع سبک کلّی قابل تبدیل می‌دانند . سبک‌های تفکر نوع اول شامل آن‌هایی است که مولد خلاقیت بوده و انجام آن‌ها مستلزم پردازش اطلاعات پیچیده‌ای است یعنی سطوح بالاتری از پیچیدگی شناختی را طلب می‌کنند و شامل سبک‌های قانون‌گذاری (خلاق بودن) ، قضاوت گر ( ارزیابی افراد دیگر یا بازه ها ) پایورسالار ( اولویت بندی تکالیف فردی ، کلی ، تمرکز بر تصویر کلی ) و آزاداندیشی ( اتخاذ رویکردی بدیع نسبت به انجام تکالیف ) هستند. افراد دارای این نوع سبک تفکر ، علاقه مند به چالش طلبیدن هنجارها و پذیرش خطر هستند.

سبک‌های تفکر نوع دوم، شامل آن‌هایی است که فرد یا افراد را به تبعیت از هنجار رهنمون می‌سازند و به پردازش اطلاعات ساده نیاز دارند یعنی سطوح پایین‌تری از پیچیدگی شناختی را در برمی‌گیرند . این سبک‌ها شامل سبک‌های اجرایی (انجام تکلیف باتوجه‌به دستورات داده شده) ، جزئی‌نگر (تمرکز بر جزئیات) ، فردسالار (کار بر روی تکلیف در یک‌زمان) و محافظه‌کار (استفاده از رویکردهای سنتی در انجام تکلیف است) می‌شود. افراد داری این نوع سبک تفکر، علاقه‌مند به حفظ هنجارها بوده و اقتدار - محور به شمار می‌روند.

سبک‌های تفکر نوع سوم، علاوه بر این که از سبک‌های ناسالار (کار بر روی تکالیفی است که برای فرد انعطاف لازم را در خصوص " چه " ، " کی " ، " کجا " و چگونه انجام‌دادن تکلیف در اختیار داشته باشد) و جرگه سالار (کار بر روی تکالیف چندگانه بدون اولویت‌بندی قبلی) درونی (انجام تکالیف به‌تنهایی) و بیرونی (کار با دیگران) استفاده می‌کنند با توجه ضرورت‌های سبکی هر تکلیف خاص، ویژگی‌های سبک‌های نوع اول و دوم را هم‌نشان می‌دهند . برای مثال، فرد می‌تواند از سبک نامنظم به‌صورت پیچیده استفاده کند (ویژگی سبک‌های نوع اول) ، یعنی با تکالیف پیچیده مواجه شود، اما به تصویر کلی موضوع اصلی توجه نشان ندهند . در مقابل، فرد می‌تواند از سبک ناسالار (نامنظم) به‌صورت ساده استفاده نماید (ویژگی سبک‌های نوع دوم) یعنی با تکالیف مختلف مواجه شود، البته بدون آن که بداند از اینکه چگونه هر تکلیف برای رسیدن به هدف نهایی به او کمک می‌کند. افراد دارای این نوع سبک بر اساس مطالبات سبکی یک تکلیف خاص، می‌توانند در هر یک از دو خانوادة سبک تفکر پیچیده (نوع اول) و یا ساده‌انگارانه (نوع دوم) ، عضویت داشته باشند.

خلاصه انواع سبک‌های تفکر و ویژگی‌های آن‌ها

بعد حکومت

سبک تفکر

ویژگی

 

کارکرد

قانون گذاری

به ایجاد، اختراع و طراحی تمایل دارند و کارها را با روش خود انجام می‌دهند.

اجرا

از دستورات دیگران پیروی می‌کنند.

قضاوت

دربارة افراد و کارها قضاوت و ارزیابی می‌کنند.

 

 

 

شکل

تک سالاری

می‌خواهند در هر زمان به یک کار بپردازند و تقریباً همة انرژی خود را به آن اختصاص دهند.

مرتبه سالاری

ترجیح می‌دهند در یک‌زمان، کارهای زیادی انجام بدهند و برای چگونگی انجام‌دادن کارها و تخصیص انرژی و منابع به آنها اولویت‌بندی می‌کنند.

گروه سالاری

تمایل دارند در یک‌زمان کارهای زیادی انجام دهند، اما در اولویت‌بندی آنها دچار مشکل می‌شوند.

هرج‌ومرج سالاری

روش های تصادفی را برای حل مسائل به کار می گیرند ؛ بنابر این از نظام ها ، قواعد ، دستورالعمل ها و بطورکلی هر محدودیتی بیزارند .

 

سطح

کلی

تمایل دارند با کلیات و نیز صور کلی و انتزاعی درگیر باشند.

جزئی

تمایل دارند با جزئیات و نمونه‌های عینی و خاص درگیر باشند.

 

قلمرو

درونی

تمایل به کار تنهایی دارند و بر دنیای درونی خویش متمرکز و متکی‌به‌خود هستند.

بیرونی

با دیگران کار می‌کنند و بر جهان بیرون متمرکز و به دیگران وابسته‌اند.

 

 

گرایش

آزادمنشی

تمایل دارند کارها را با روش‌های جدید انجام دهند؛ بنابراین با آداب‌ورسوم مخالف‌اند و با آنها مبارزه می‌کنند.

محافظه کاری

کارها را با روش‌های از پیش تجربه شده و صحیح انجام می‌دهند و از آداب‌ورسوم پیروی می‌کنند.